محمدهاشم در ۲۷ آبان سال ۱۳۲۴ در خاندان بزرگ «آل‌آقا» که از خانواده‌ های سرشناس شهر کرمانشاه می‌باشد پا به عرصه وجود گذاشت. دوران تحصیل خود در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را درشهر کرمانشاه گذراند. با اعلام مخالفت مادرش با وجود عشقی که به پرواز داشت از این کار منصرف شد اما علاقه وافر وی به ارتش که همانا عشق خدمت به وطن بود باعث شد که نهایتا به جمع نیروهای مسلح بپیوندد. به دنبال آن وی پس از شرکت در آزمون ورودی، موفق به راهیابی به دانشکده افسری نیروی زمینی ارتش شده و با توجه به عطش درونی‌ اش در میل به بال گشودن همزمان در جهت جلب رضایت مادر گام بر می‌ دارد.

پس از فارغ ‌التحصیلی از دانشگاه افسری اصرار وی کارگر افتاده و مادر به خلبان شدن فرزند راضی می‌ شود. هاشم که گویی در ابتدای راه قرار دارد با نیروی مضاعفی بلافاصله اقدام کرده و با شرکت در آزمون دانشکده خلبانی از این امتحان نیز سربلند بیرون آمده و با رسیدن به آرزوی دیرینه خود به جرگه دانشجویان خلبانی نیروی هوایی ارتش می پیوندد.

با اتمام کلاسهای زمینی و آموزش مقدماتی پرواز، طبق روال آن روز نیروی هوایی برای تکمیل دانش پرواز خود راهی ایالات متحده می‌شود. با اتمام دوره، مفتخر به دریافت وینگ خلبانی شده و راه بازگشت به وطن را در پیش می گیرد.

سروان خلبان هاشم آل آقا مقارن با سال ۱۳۵۰ به کشور بازگشته و با امریه ستاد فرماندهی نیروی هوایی به عنوان کمک خلبان جنگنده F-4، فانتوم، به پایگاه هفتم شکاری شیراز منتقل می شود. در ادامه در سال ۱۳۵۱ برابر امریه دیگری برای ادامه انجام وظیفه به پایگاه یکم شکاری تهران فرستاده می ‌شود.

هاشم در همین سال با دختری در همان محله سکونت پدر و مادرش در شهر کرمانشاه آشنا شده و این آشنایی به ازدواج این دو ختم می ‌شود. شهید محمدهاشم آل ‌آقا فردی آرام و صبور بود و نسبت به خانواده خود تعصب خاصی داشت و همسرش عامل اخیر را مهمترین علت ازدواجش با وی می ‌داند.

آنها زندگی مشترکشان را در تهران آغاز کرده و پس از حدود ۴ سال، در سال ۱۳۵۶ آماده سفری طولانی می‌شوند.

سروان خلبان آل ‌آقا براساس صلاحدید فرماندهان وقت به همراه تنی چند از خلبانان فانتوم، با خانواده‌ هایشان برای آموزش هدایت پرنده پیچیده، انقلابی و جدید نیروی هوایی ارتش، گرومنF-14 تامکت عازم پایگاه نیروی دریایی ایالات متحده در ایالت ویرجینیامی‌ شوند.

برای خلبانان باتجربه فانتوم همچون هاشم آل ‌آقا پرواز با گربه گرومن و کاربری تسلیحاتش کار آنچنان سختی نبود. زیرا در درجه اول F-4 و F-14 هر دو اصلا برای نیروی دریایی ایالات متحده طراحی و ساخته شده و بدیهی است که از یک استاندارد یکسان برای طراحی و ساخت آنها استفاده شده است و در درجه دوم از سه موشک هوا به هوای مورد استفاده تامکت های ایران، فانتوم قابلیت شلیک دو موشک آن (AIM-7 اسپارو و AIM-9سایدوایندر) را دارد. با توجه به اینکه آل آقا و همرزمانش در جنگنده فانتوم در چگونگی استفاده از این دو موشک تجربه کافی و وافی داشتند، فقط می بایست اسلحه اصلی تامکت، موشک اسطوره ای هیوز AIM-54 فینیکس و رادار آن هیوز AWG-9 را به‌طور کامل بشناسند. اگر عوامل مذکور را به اضافه هوش و جسارت ایرانی کنیم می شود حدس زد که تمام نفرات اعزامی به راحتی بتوانند دوره خلبانی F-14 را با موفقیت و سربلندی طی کنند.

پس از پایان دوره در مدت حدود ۱۸ ماه،خلبانان جدید جنگنده جدید در آبان ۵۷ به سرزمین اجدادی خود باز می گردند.با توجه به اینکه کانون فعالیت F-14 در ایران پایگاه هشتم شکاری می باشد، هاشم به همراه خانواده خود از تهران به اصفهان نقل مکان می کند. سکونت آنها در اصفهان مصادف می شود با اوج گیری تظاهرات مردمی علیه حکومت پهلوی که در نهایت به پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۵۷ منجر شد. وقوع انقلاب در کشورمان سنگ محک بسیار جالبی برای تعیین عیار عرق ملی و حس وطن پرستی کارکنان نیروهای مسلح بود و چه زیبا که آل آقا و همرزمان میهن پرستش در این آزمون کوچکترین ناخالصی از خود نشان ندادند.

سروان خلبان محمدهاشم آل آقا که در زمان پیروزی انقلاب از افسران ارشد نیرو محسوب می‌شد و مدتها بود که به عنوان استاد خلبان، آموزش خلبانان را به عهده گرفته بود پس از پیروزی انقلاب امر آموزش را با جدیت بیشتری پیگیر شد. آری او نیز می دانست آموزش صحیح و کامل مهمترین رمز پیروزی بر دشمنان ملت است.

با شروع جنگ تحمیلی فعالانه وارد صحنه نبرد شد و در عین حال از آموزش جوانان غافل نشد تا اینکه به علت رشادت، جدیت و جسارت در امور محوله در سال ۱۳۶۲ از طرف فرماندهی وقت نیرو به سمت جانشین فرماندهی عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب می‌شود.

رسیدن به پست معاونت عملیات نیرو بهانه خوبی بود تا هاشم در کنار سرهنگ خلبان «عباس بابایی» خود را هرچه بیشتر درگیر جنگ کرده و تواناییهای خود را در این عرصه، عرضه دارد. بابایی و آل آقا همواره پیش از انجام هر عملیاتی ابتدا خود مبادرت به شناسایی و ارزیابی هدف از لحاظ موضع پدافندی، سمت حمله و غیره کرده تا عملیات اصلی با خطر کمتر و دید بازتری صورت گیرد. نکته جالب توجه در این مطلب این است که آنها هرگز گرفتار جو پست و مقام نشده و فقط به این مساله که در کجا می‌توانند منشا اثر باشند توجه داشتند.