شهید جواد ادیبی در سال ۱۳۳۱ در شهرستان سنقر از خانواده مذهبی و مستضعف دیده به جهان گشوددوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در زادگاهش سپری کرد با توجه به اینکه فرزند درد و رنج بود در اوان زندگی و عنفوان جوانی ظلم و تبعیض حاکم بر جامعه اش را لمس کرده بود و روز بروز به ریشه های آن بیشتر پی می برد.

از آنجایی که به مکتب رهایی بخش اسلام و بویژه مکتب شهادت حسین (ع) مولی و رهبرش عشق می ورزید و در عمق جانش ریشه دوانده بود راه نحات ملت محروم و رنجدید وطنش را در تبعیت از فرامین حضرتش می دانست.

پس از اخذ دیپلم وارد دانشکده افسری شد و پس از دو سال آموزش در تهران و حومه به انجام وظیفه مشغول شد فعالیت های مذهبی و سیاسی خود را همزمان با اشتغال بکار شروع کرد پس از مدتی در شهرستان اراک گروهان ژاندارمری مشغول خدمت بود و در ضمن خدمت به جریان سیاسی حاکم بر آن زمان بینش بیشتر و بهتر واقف می شد

پس از چند سال خدمت در اراک در مرکز آموزش مرزن آباد چالوس «مرکز آموشی شهید ادیبی» مشغول خدمت شد که در اینجا هم بیشتر سعی می کرد شاگردانش علاوه بر آموزش نظامی جهت فکری صحیح پیدا کنند

او در تعلیمات مذهبی آنها یک لحظه نمی گذشت در جریان انقلاب شهید مخالفت های خود را بیشتر و علنی کرد و پس از پیروزی انقلاب با جان و دل شب و روز در انجام ماموریتها و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی خود کوشا بود در ضمن عضو انجمن اسلامی پادگان بود بدون ترس و گذشتی با مخالفها مبارزه می کرد

تا اینکه مسئله جنگ صدامیان و امریکای جنایتکار پیش آمد وی که عاشق شهادت بود داوطلبانه برای پیروزی اسلام بر کفر و یاری هم میهنانش به جنوب کشور شتافت.

وصیتنامه شهید

عزیمت به این سفر «جنگ اسلام علیه کفر» بر مبنی حکم باطنی و ذاتیم از آمدن پیش شما منصرف و عازم جبهه اسلام علیه کفر گردیم و از این نظر بی نهایت خوشحالم تا آزمایش عملی خود را خدمت قائم آل محمد (ص) و نایب گرانقدرش امام خمینی به صحنه اجرا گذاشته و دین خود را به عنوان یک مسلمان اثنی عشری ادا کرده باشم